موضوع تخصیص بودجه میان دانشگاهها و دانشجویان چند باری در برنامه گفتوگویی بالاتر مورد بررسی قرار گرفته و این بار نیز این موضوع با حضور علی باقر طاهری نیا، رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم و حسین نصیری، سرپرست گروه آموزش عالی و مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی بررسی شد.
علی باقر طاهری نیا، رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم در این باره مطرح کرد: تعبیر آموزش عالی را نباید با وزارت علوم یکی کنیم. جمعیت دانشجویی ما در آموزش عالی کشور که شامل وزارت بهداشت هم میشود، حدود ۳ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر است؛ از این تعداد حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر دانشگاه آزاد هستند و حدود یک و نیم میلیون نفر وزارت علوم هستند که شامل دانشگاههای تخصصی مثل شریف و دانشگاه جامعی مثل تهران میشود. دانشجویان دانشگاههای ملی مثل فنی و حرفهای، علمی کاربردی و پیام نور هم تقریبا یک و نیم میلیون نفر هستند و مابقی بین دانشگاههای وابسته به دستگاهها و دانشگاههای غیرانتفاعی تقسیم میشوند. از ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیز حدود ۷۰۰ هزار نفر دانشجوی نوبت دوم هستند.
حسین نصیری، سرپرست گروه آموزش عالی و مرکز تحقیقات مجلس با انتقاد بر اینکه از حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو، بیشترین منابع صرف نیمی از یک و نیم میلیون نفر وزارت علوم که روزانه هستند میشود، گفت: حرف ما این است که دانشجو چقدر از منابع دولتی بهرهمند است و این بهره مندی به یک میزان باشد. برای اصلاح ساز و کارها روشهای متعددی وجود دارد. در حال حاضر ۹ درصد دانشجویان دهک یک و دو از منابع و یارانه دولت برخوردارند درحالیکه دهک ۹ و ۱۰، از ۳۸ درصد از منابع برخوردارند؛ این ناعادلانه است و باید آن را اصلاح کنیم. قانون اساسی ما این را نگفته است.
او با اشاره به سه اصل مالی آموزش یعنی کارایی، کیفیت و عدالت، مطرح کرد: نکته مهم این است که اگر دانشجویی با کیفیت باشد، دهک درآمدیاش مشخص باشد و در راستای اولویت کشور باشد و در هر دانشگاهی که باشد باید از او حمایت کنیم؛ نه اینکه صرفا حمایت ما از دانشگاههای در چارچوب دولتی باشد.
طاهری نیا، رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم نیز تاکید کرد: اعتباری که به وزارت علوم یا بهداشت داده میشود صرفا برای آموزش دانشجو نیست. مسائل پزوهشی هم مطرح هستند. این اعتبار صرف خدمات توسعه منطقهای و تربیت دانشجو هم میشود.
او همچنین گفت: در بحث مقایسه جمعیت دانشجویی در کشورهای منطقه، ۲ رقیب داریم و آن هم ترکیه و عربستان که از نظر کمی بیشتر هستند.
او گفت: اگر شاخص ما عدالت اجتماعی یا مسائل اقتصادی و سود و زیان آن باشد، نتیجه چیز دیگری خواهد بود.