۱۳:۲۱ – ۱۳ شهريور ۱۴۰۳
پریدخت زند روانشناس شخصیت در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: هیچ والدی روز خود را با این فکر شروع نمیکند که چگونه فرزندش را دچار احساس شرم کند. اما ممکن است این کار به صورت عادت انجام شود؛ عادتی که به دلیل تکرار آن توسط والدین نسلهای قبل به ما منتقل شده است. شرمگین کردن فرزندان برای کنترل رفتار آنها اغلب به صورت تکانهای، بدون فکر قبلی و بدون در نظر گرفتن اثرات آن بر هویت در حال رشد کودک اتفاق میافتد. این اثرات شامل افزایش تمایل کودک به بدرفتاری است که این خود منجر به افزایش استرس و احساس سرخوردگی در والدین و در نهایت سرزنش بیشتر کودک میشود.
او ادامه داد: شرمگین کردن کودک با جملاتی مانند: “چقدر شلخته هستی”، “تو تنبل هستی”، “رفتارت خجالتآور است”، “دروغگو و خودخواه هستی” به چند دلیل در تغییر رفتار کودک به نتیجهای مطلوب نمیرسد: سرزنش و القای شرم اغلب مربوط به اشتباهات گذشته کودک است. زمانی که به اشتباهات گذشته فکر میکنیم، احساس درماندگی غالب میشود که میتواند منجر به خشم، رنجش و بیمیلی به همکاری شود. شرمگین کردن کودک، توجه را به جنبههای ناخوشایند رفتار و شخصیت او معطوف میکند. این تمرکز باعث میشود که کودک به تکرار همان رفتارهای منفی تمایل پیدا کند، چرا که رفتارها تمایل به دنبال کردن توجه دارند.
او ادامه داد: در حین سرزنش، ویژگیهای شخصیتی منفی به کودک نسبت داده میشود، بدون اینکه راهحلی ارائه شود. پس از نسبت دادن یک صفت منفی، کودک چندین مرتبه باید تلاش کند تا دیگر با آن صفت شناخته نشود؟واکنش خود را در موقعیتهایی که دچار احساس شرم شدهاید به یاد بیاورید. همه ما تجربه کارهایی را داریم که به خاطر آنها شرمگین یا سرزنش شدهایم. ممکن است به یاد آوردن این موقعیتها سخت باشد، چرا که یکی از دفاعهای شایع در برابر احساس شرم، فراموش کردن آن است. در این موقعیتها، واکنش فوریتان ممکن است انکار، بیتفاوتی، منحرف کردن موضوع یا شکایت از فرد سرزنشگر به خاطر بیانصافیاش باشد. فرزندان شما نیز در چنین موقعیتهایی واکنش مشابهی دارند، علاوه بر اینکه قشر پیشانی مغز آنها هنوز تکامل کافی برای تحلیل رفتار خود و والدین را ندارد.
زند تصریح کرد: تمایل مغز به جدا کردن تجربههای شرمبرانگیز از آگاهی باعث میشود که اگر به عنوان یک آزمایش چند موقعیتی را که در آنها کودک را سرزنش کردهاید با او مرور کنید و از او بخواهید که بگوید چه چیزی در آن موقعیت شما را ناراحت کرده است، او به احتمال زیاد کلمات شما را به یاد دارد، اما نمیتواند علت ناراحتی شما را به خاطر بیاورد.
او ادامه داد: روش جایگزین شرمگین کردن، تحسین یا تعریف از رفتار نامناسب کودک نیست. بلکه باید کودک را به رفتاری متفاوت در زمان حال یا آینده تشویق کرد. جملاتی مانند: “تو میتوانی مهربانتر باشی”، “سعی کن بیشتر دقت کنی”، “میتوانی بیشتر تلاش کنی” احتمال موفقیت بیشتری در تغییر رفتار کودک دارند، چرا که به جای تمرکز بر گذشته، بر یافتن راهحلی برای زمان حال و آینده تأکید میکنند و به رفتار بهتری که والدین انتظار دارند، توجه دارند. نسبت دادن ویژگیهای شخصیتی مثبت به رفتار آینده کودک، میل به همکاری در او ایجاد میکند، در حالی که احساس شرم مقاومت به تغییر را برمیانگیزد.
زند تصریح کرد: واکنش خود را زمانی که مورد تشویق و توجه به تواناییهایتان قرار گرفتهاید، با زمانی که به خاطر ویژگیهای منفی سرزنش شدهاید، مقایسه کنید. در کدام موقعیت تمایل بیشتری به ادامه تعامل و همکاری داشتهاید؟ با وجود روشن بودن پاسخ، بسیاری از والدین از اثرات منفی القای حس شرم به فرزندان خود آگاه نیستند. چرا که کودکان پس از تجربه این احساس، بیشتر از اینکه ناراحتی یا جراحت خود را نشان دهند، از مکانیزمهای دفاعی مانند کنارهگیری، انکار یا ایجاد حواسپرتی استفاده میکنند. بنابراین، مشاهده مسئولیتگریزی یا اجتناب مفرط یک کودک از موقعیتهایی که احتمال اشتباه یا ناتوانی در آنها وجود دارد، میتواند نشانه نیاز او به تشویق بیشتر به جای سرزنش و ایجاد حس شرم باشد.
خبرنگار:عطیه رضایی